سلام پدرم
پدرم ٬ عزیزم
یک ماه از فراقت میگذرد از عمر ۳۳۹ ماهه ام تنها ماهی که به این کندی سپری شد ماهی بود که مجبور به تمکین شدم تا هجرانی جان گداز را تحمل کنم . هر روز غمگین و غمگینتر به موجب از دست دادن کسی که با از دست دادنش بیشتر شناختمش . می دانم که حال ما را می دانی . میدانم که همه تلاشت برای ماندن و ادامه زندگی برای ما بوده . آن همه سختی و مشقت که متحمل شدی همه اش برای این بود که می دانستی وقتی نباشی چه بلایی به سرمان می آید . میدانم که حال مرا میدانی . پدر یادت می آید روزی گفتی که عمر و زندگی دست خداست ؟پدر یادت می آید گفتم : وقتی نباشی زندگی بی معناست ؟ واقعاْ اینگونه شده نمی دانیم چه میکنیم . پدر میدانی هدف مامی از زندگی٬ تو و سلامتی ات بود ؟ امروز بعد ۲ ماه که از اولین پیاده روی برگشت به جای خالی ات نگاهی انداخت و گفت : آه خدای من کجاست عزیز من؟ کجاست انگیزه زندگی ام ؟ کجاست کسی که به عشق او راه می رفتم ؟ به عشق او زندگی میکردم ؟ پدر ٬ پدر ای مهربان کجایی ؟ به خدا هنوز در باورم نمی گنجد . نمی توانم باور کنم . کاش می توانستم یک بار دیگر آن خنده های زیبایت را ببینم . کاش می توانستم یک بار دیگر تا صبح بنشینم و تو را بنگرم . ای وای چه شده ؟ خدایا کمک کن .
خوشحال شدم که آن شعر فریدون مشیری مورد علاقه تان بود. یکی دو لینک شعر برایتان می گذارم. آن را هم بخوانید...
http://azadmardoman.blogsky.com/1387/05/08/post-10/
http://azadmardoman.blogsky.com/1387/06/26/post-12/
http://azadmardoman.blogsky.com/1387/03/
سلام لیلا جان
تو سایت ایران اهدا باهات آشنا شدم دیدم بچه آملی مثل من گفتم بیام بهت یه سری بزنم . من 17 سالمه و خیلی دوست دارم تا بدونم تو چند سالته و...به قول مرگ عاشقتم هم وطن
سلام
من ۲۷ سالمه ولی می دونم که می تونیم دوستای خوبی واسه هم باشیم
سلام خانم لیلا
از محبت شما سپاس گزارم
مصیبت وارده و فقدان پدر گرامیتان را تسلیت مگوییم
ان شائ الله خداوند تبارک و تعالی به شما صبر و تسلی خاطر ارزانی بنماید
سلام
متشکرم آقای مهندس
ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد
بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد
سوگند به هر چهارده آیه نور
سوگند به زخم های سرشار غرور
آخر شب سرد ما سحر می گردد
مهدی به میان شیعه برمی گردد
یا امام زمان انتظار هم از نیامدنت بی تاب شد ...
عیدتون مبارک
سلام عید شما هم مبارک
سلام.
ممنون که سری به وبلاگم زدید و نظر دادین.
روح پدر بزرگوارتون شاد، نمیدونم چرا یادداشتتونو که خوندم احوالاتم به هم ریخت، خدا رو شکر هنوز سایه ی پدر رو سرمه و حضورش هر چند که از هم دوریم گرمای زندگیمه، حتی به یک ثانیه نبودنشم نمیتونم فکر کنم ...
پدر عزیزه، خیلی عزیزه.
از خدا میخوام بهتون تحمل و شکیبایی بده خانم لیلا.
موفق و سلامت باشید.
متشکرم
سلام خانومی
تسلیت میگم نازم
غم آخر آخرت باشه
مرجان خانم گل
ممنونم
فقط میخوام دعام کنی که خدا بهم صبر بده
سلام لیلا جون
مرسی که به وبلاگم سر زدی راستش این متنتو که خوندم بغض گلومو گرفت.
یه لحظه حس کردم دلتنگیتو.
آخر پدر و مادر من هم سفر مکه بودن و من تو این ۲ هفته به خاطر وضع بد هواپیماها خیلی نگرانشون بودم و یه لحظه خودمو به جات گذاشتمو اشکم جاری شد.
بهت تسلیت میگم و روحشون شاد.
سلام عزیزم
امیدوارم سایه پدر و مادرت سالیان سال روی سرت باشه . واسم دعا کن تا به آرامش برسم .