این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست

شعر از استاد بزرگ زبان و ادبیات فارسی مرحوم دکتر خسرو فرشیدورد   

این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست

این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست

آن کشور نو آن وطــــن دانش و صنعت

هرگز به دل‌انگیــــــــــزی ایران کهن نیست

در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان

لطفی است که در کلگری و نیس و پکن نیست

در دامن بحر خزر و ساحل گیلان موجی است

که در ساحل دریای عدن نیست

در پیکر گل‌های دلاویز شمیران

عطری است که در نافه‌ی آهوی ختن نیست

آواره‌ام و خسته و سرگشته و حیران

هرجا که روم هیچ کجا خانه من نیست

آوارگی و خانه به دوشی چه بلایی ست

دردی است که همتاش در این دیر کهن نیست

من بهر که خوانم غزل سعدی و حافظ

در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست

هرکس که زند طعنه به ایرانی و ایران

بی‌شبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست

پاریس قشنگ است ولی نیست چو تهران

لندن به دلاویزی شیراز کهن نیست

هر چند که سرسبز بود دامنه آلپ

چون دامن البرز پر از چین وشکن نیست

این کوه بلند است ولی نیست دماوند

این رود چه زیباست ولی رود تجن نیست

این شهرعظیم است ولی شهرغریب است

این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست

نظرات 2 + ارسال نظر
محمد رضا یکشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ق.ظ

سلام به لیلای عزیز
خوبی؟ معلومه که حسابی سرت شلوغه.برات آرزوی موفقیت دارم.همیشه شاد باشی و بهترین ها تقدیم شما

رامسرنیوز یکشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:37 ق.ظ http://www.ramsarnews.blogsky.com

سلام
از مطالبی که در وبلاگتان درج می کنید بهره می بریم و برای شما بهترین لحظات را آرزومندیم.
دوست عزیز چرا از خودتان مطلبی درج نمی کنید؟
شاد و خرم باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد