درویشی به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده می شود .پس از اندک زمانی داد شیطان در می آید و رو به فرشتگان می کند و می گوید : جاسوس می فرستید به جهنم!؟
از روزی که این ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است و جهنمیان را هدایت می کند و…
حال سخن درویشی که به جهنم رفته بود این چنین است:
با چنان عشقی زندگی کن که حتی بنا به تصادف اگر به جهنم افتادی خود شیطان تو را به بهشت باز گرداند.
سلام.تشکر از شما که بنده رو قابل دونستید.
وبلاگ شما که هم شناخته شده و هم پر مخاطبه و چه ما سر بزنیم وچه نه زیباست.
در مورد شعر متاسفانه شاعرش ناشناسه (حداقل برای من).
اینقدر عشق شدنیست؟
بعید می دانم زندگی فرصت چنین اتفاقی را بدهد
خیلی خوب بود خصوصا وقتی احترام شما را به مقام پدر در این وبلاگ و در وبلاگ دهان پاره دیدم لذت بردم از اینکه هنوز هم آدمهایی هستند که اسیر دست شیطان نمی شود و جای خوب و بد را عوض نمیکنند.