یلدا

 

          محفل آریایی تان طلایی  

            دلهایتان دریایی  

          شادیهایتان یلدایی  

           یلدا مبارک  

 

 

                                       

قویترین اهرمها اراده است

اراده های ضعیف همواره بصورت حرف و گفتار خودنمایی می کند، لیکن اراده های قوی جز در لباس عمل و کردار ظهور نمی یابد.

گوستاو لوبون

کسی که از سرنوشت خود شکایت کند از کودنی و ناچیزی روح خویش شکایت کرده است.

مترلینگ

یک شاخه گل به زند ه ای دادن هیچ قابل مقایسه با نثار کردن تاج گلی بر گور مرده ای نیست.

فونتون اورسلر

اگر مادر نباشد، جسم انسان ساخته نمی شود و اگر کتاب نباشد روح بشر پرورش نمی یابد.

بلو تارک

الماس را جز در قعر زمین نمی توان پیدا کرد, حقایق را جز در اعماق فکر نمی توان یافت

ویکتور هوگو

شیفتگی آن است که شما چشمان زنی را دوست بدارید بی آنکه رنگ آن را به یاد آورید.

گوته

برای اینکه دوست پیدا کنی باید خود را لایق و آماده دوستی بار بیاوری

آندره مورا

برگ های کتاب به منزله بالهایی هستند که روح ما را به عالم روشنایی پرواز می دهند.

ولتر

هنگامی که مصمم به عمل شدید باید درهای تردید را کاملاً مسدود سازید.

نیچه

من به هیچ زنی بر نخورده ام که چیزی از بزرگی در او نباشد.

مترلینگ

علاج غم و اندوه مشغول ساختن مغز به افکار نشاط آور است.

روتر فورد

آدم تنها مخلوقی است که نمی خواهد همان باشد که هست.

آلبر کامو

به توانیی خود ایمان داشتن نیمی از کامیابی است.

روسو

چنان باش که به هر کس بتوانی بگویی مثل من رفتار کن.

کانت

هر کس گذشتش بیشتر است غنی تر است.

ژرژ سیون

بهترین همسفر دنیا

سلام

سلام به تو پدر خوبم

خیلی وقته  که میخوام  برات بنویسم ولی نمیدونم چرا هرچه تلاش می کنم نمیتونم  کلمات رو کنار هم بچینم آخه میدونی رفتنت ، نبودنت ، ندیدنت خیلی سخته  واسه همینه که بیان احساسم دشواره واسه همینه که هر وقت قلم به دست میشم انگار یه چیزی جلوی حرکت  اونو رو کاغذ میگیره . ولی امشب خیلی دلم هواتو کرده خیلی دلتنگم . میخوام بنویسم که شاید  یه خورده آروم شم . بهت احتیاج دارم میخوام باهات درد و دل کنم اما نیستی میخوام بهت بگم که دوریت خیلی سخته میخوام بگم که هر جا میرم به یاد توام هرجا میرم تو رو میبینم . دوست خوبم ، پدرم ، عزیزم ، جانم کجایی ؟ کجایی ؟  هفته گذشته از مامی خواهش کردم بریم سفر  اونم گفت بریم رشت . گفتم حالا چرا اونجا؟گفت  آخه اولین مسافرتی که با پدر رفتم رشت بود . پدر رفتیم رشت ولی هرجا که میرفتیم  انگار با ما بودی به یاد روزهایی بودیم که با هم ازاین مسیرها عبور میکردیم . با این تفاوت که آن  روزها  جسمت با ما بود ولی این دفعه روحت . نمیتونم بگم بد بود  اما وقتی فکر میکنم میبینم  لذت اون زمان که با  تو همسفر بودیم  رو نداشت آخه تو بهترین همسفردنیا  بودی . اماحالا  به یه  سفر ابدی رفتی بدون هیچ همسفری و بدون اینکه مارو با خودت ببری .

همیشه ، همه جا ، همه وقت به  یادتم عزیزم .

                                                             دخترت

                                                               لیلا