نمی دونم واست پیش اومده یا نه
اینکه کسی رو دوست داشته باشی ولی ندونی که دوست داره یا نه
اونقدر این پا و اون پا کنی که اونو از دست بدی
اون وقت تو حسرت این بمونی که چرا اصلا بهش نگفتی که دوستش داری
شاید این احساس دو طرفه بوده ولی ............................ دیگه نمی شه کاریش کرد .
عشق را دردل نهفتن کار آسانی نبود
راه را بر گریه بستن کار آسانی نبود
بارها این کودک احساس من
زیر باران های اشک من نشست
من تو را آخر نیاوردم بدست
.
.
.
.
.
.
سلام
این متنت خیلی خیلی خیلی خیلی عالی بود
خیلی به دلم نشست
منم خوشحال میشم و منتظرم که به منم سر بزنی و نظر تو بگی
منتظرتم دوست خوبم
بای بای
رفتگر جوانی عاشق دختری شد...
به کسی جرات گفتنش را نداشت.
دخترک هم نمی دانست...
فقط هر روز صبح های سحر کوچه ی دخترک را از همه جا تمیزتر می کرد!!!!
خیلی دیر رسیدی ای دوست
هفت تا کفن پوسوندم
پیرهن سیاه تنت کن
من فقط یه استخونم
ببین چی کردی با این دل
فکر کن فقط یه لحظه
نذار دیگه بیشتر از این تنم تو گور بلرزه
ازت یه خواهشی دارم زیر طابوتم و نگیر
وقتی که رفتم زیر خاک قبر منو بقل نگیر
حالا دیگه راحته راحتی هر کاری که میخوای بکن
منو به کی فروختی مفت برو واسه همون بمیر
فقط تا هفت روز سیاه تنت کن
شبای جمعه یادی از ما کن
عشقی که بردی باشه حلالت عمری که بردی باشه حرومت
فقط بدون روز قیامت جلوی راه تو رو میگیرم
تقاص این عمری که از دست رفته رو ازت میگیرم
مطمئن باش و برو ضربه ات کاری بود
دل من سخت شکست
و چه زشت به من و سادگیم خندیدی
به من و عشقی پاک که پر از یاد تو بود
و خیالم میگفت
تا ابد مال تو بود
تو برو
برو تا راحت تر تکه های دلم را آرام سر هم بند زنم .
خیلی دیر رسیدی ای دوست
هفت تا کفن پوسوندم
پیرهن سیاه تنت کن
من فقط یه استخونم
ببین چی کردی با این دل
فکر کن فقط یه لحظه
نذار دیگه بیشتر از این تنم تو گور بلرزه
ازت یه خواهشی دارم زیر طابوتم و نگیر
وقتی که رفتم زیر خاک قبر منو بقل نگیر
حالا دیگه راحته راحتی هر کاری که میخوای بکن
منو به کی فروختی مفت برو واسه همون بمیر
فقط تا هفت روز سیاه تنت کن
شبای جمعه یادی از ما کن
عشقی که بردی باشه حلالت عمری که بردی باشه حرومت
فقط بدون روز قیامت جلوی راه تو رو میگیرم
تقاص این عمری که از دست رفته رو ازت میگیرم
مطمئن باش و برو ضربه ات کاری بود
دل من سخت شکست
و چه زشت به من و سادگیم خندیدی
به من و عشقی پاک که پر از یاد تو بود
و خیالم میگفت
تا ابد مال تو بود
تو برو
برو تا راحت تر تکه های دلم را آرام سر هم بند زنم .
خیلی سخته که بغض داشته باشی ، اما نخوای کسی بفهمه ... خیلی سخته که عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی ... خیلی سخته که سالگرد آشنایی با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگیری ... خیلی سخته که روز تولدت ، همه بهت تبریک بگن ، جز اونی که فکر می کنی به خاطرش زنده ای ... خیلی سخته که غرورت رو به خاطر یه نفر بشکنی ، بعد بفهمی دوست نداره ....
سلام هستی جان
ممنونم ازت که با هام همدردی کردی
چندان که به شکوه در می ائیم از سرمای پیرامون خویش از ظلمت از کمبود نوری گرمی بخش چون همیشه بر می بندیم دریچه کلبه مان را روحمان را