در فراق پدر بزرگوارم زنده یاد ((دکتر کمال الدین رجایی مشایی ))

با نام و یاد خدا

در فراق پدر بزرگوارم زنده یاد ((دکتر کمال الدین رجایی مشایی ))

           تا تو کنار من بدی بود رضا قرار دل

                                          رفتی و رفت راحت از خاطر آرمیده ام

           چون به بهار سر کنم ناله ز خاک من برون

                                           ای گل تازه یاد کن از دل داغ دیده ام

پدر خوبم سلام

سلام به تو که سراسر کمال بودی و کمال

شاید آن که یک روز این نام را برای تو انتخاب کرد می دانست که جز این نام ، نام دیگری برازنده تو نیست .

عزیزم زبان از شمردن کمالاتت قاصر است و کلمات برای گفتن خوبی هایت در یک جمله نمی گنجد . ای اسطوره صبر و شکیبایی ، ای مظهر عشق و پاکی و صداقت ، ای بزرگ مرد ، ای همه خوبی چه زود دلتنگت شده ام . هر جا نظر میکنم  جای خالی تو را احساس میکنم. هیچ چیز نمی تواند تسکین قلب ناآرام و زخم خورده من باشد . ای معلم زندگی من از تو بسیار آموختم . آموختم که زندگی چیزی نیست جز خوبی ، فداکاری ، عشق ، محبت ، صبر و استقامت و شکیبایی و گذشت .

نازنینم کاش دست تقدیر چند صباحی دورتر این سرنوشت را برای تو و ما رقم می زد تا هر آنچه در وجود نازنینت بود در می یافتیم و از تو بیشتر می آموختیم .

سرورم همیشه میگفتی مردان بزرگ در دامان کوه ها پرورش یافته اند تو می گفتی آنان که کوه را یار دیرین خود برگزینند کوه عظمت و بزرگی و استقامت خود را با آنان تقسیم میکند هرچه می اندیشم و مخصوصا روزهای آخر زندگی پر نکته ات را مرورمیکنم  نتیجه ای جز این نمی گیرم .هر آنچه که به من آموختی در وجود سراسر مهر و محبتت خلاصه شده بود . صبر و استقامت تو فراتر از آنچه بود که ذهن کوچک من یارای درک آن را داشته باشد .  تو بی نظیر بودی و احساس میکنم کمی دیر تورا شناختم .

هیچ می دانی که نزد پزشک معالجت لقب (( شاهکار خلقت )) گرفته ای ؟

وقتی تو رفتی همه در سوگت گریستند . ای خدا چه عمر آشنایی من با تو اینقدر کم بود . من هنوز به حضور گرمت  و پشتیبانی ات احتیاج داشتم . پدر وقتی فکر میکنم هنگام نیاز به نصیحت های پدرانه ات با آن صدای زیبا و آهنگ موزون که همیشه تا عمق جانم اثر داشت باید جای خالی ات را احساس کنم قلبم مالامال از اندوه دوری تو می شود . گرچه می دانم جسم خاکی ات در زیر خروارها خاک در دامان کوه که آرزویت بود مدفون گشته اما روح بزرگت را هر ثانیه هر لحظه و هر روز در کنار خود احساس میکنم و می دانم هر گاه مدد بخواهم یاریم خواهی کرد .   

هیچگاه فراموش نمیکنم اولین درس زندگی که به من آموختی :

دختر باوقار و مهربانم لیلا جان :

در  آراستن خویش با گوهر دانش اگر آنچه در توان داری بکوشی خسران نکرده ای

                 چون آفتاب دمد در درون خانه دل

                                  تو را چه غصه که اندر چراغ روغن نیست

پدر عزیزم آفتاب علم و دانش را در وجودم تاباندم و هرآنچه دارم مدیون توام مدیون حمایت و لطف و مهربانی ات .

و همیشه سرلوحه زندگی ام قرار خواهم داد آخرین کلام گوهر بارت را که در تاریخ 29/02/1388 روز تولدم با خط زیبا یت برایم به یادگار گذاشتی :

لیلا جان صبر و مقاومت و گذشت را همیشه سرلوحه زندگیت قراربده .

پدر ، پدر ، پدر کاش بودی ، کاش بودی و می دیدی که چگونه پند و اندرزهایت را در مسیر زندگی ام به کار خواهم گرفت .

این یادگار آخر  را بر سر در ورودی قلبم حک میکنم تا یاد و خاطره ات تا ابد برایم زنده باشد و هر لحظه تورا احساس کنم .

جان من : تندیسی از تو با هر آنچه در وجود مهربانت بود خواهم ساخت و آن را در زیباترین نقطه از طبیعت خدا قرار خواهم داد تا همه موجودات و مخلوقات هستی آن را ببینند و بدانند که این بزرگ مرد و انسان شریف ، نیک نام و شهره به همه خوبی ها پدر نازنین من بوده است .

از خداوند بزرگ مسئلت دارم  که به من و مادرم صبر فراوان عطا کند تا این داغ وفراق  را تحمل کنیم .

دختر داغدارت

                                                                                                                لیلا

    

نظرات 7 + ارسال نظر
meysam tavakol جمعه 26 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 03:14 ق.ظ

salam leyla jan
mosibate varede ro behet va be khanevadeye mohtaramet tasliat migam va az khodavande bozorg khastaram ke beheton sabr bede va be rohe on bozargvar rahmate faravan befreste
zendegi ba tamame ghashangihash in dardha va ranjharo ham hamrah dare
mohem ine ke adam betone ba komake khoda in dardharo baraye khodesh hamvar kone va nazare be zandegish sadame vared kone.
midonam ke kheyli daghdari va kamelan haleto mifahmam vali say kon ke ziad khodeto azyat nakoni va hata betoni arambakhshe madaret bashi
be har hal ma ro ham to in mosibatet saharik bedon ke in khabare dardnak vaghean maro ham degergon kard.
ghorbanat
meysam

سلام
مرسی میثم جان لطف کردی .امیدوارم سایه پدرت همیشه بالای سرت باشه .
چون امن ترین چیزی که تو دنیا وجود داره حمایت و وجود پدره .
قربانت لیلا

میثم شنبه 27 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:41 ق.ظ

لیلا جان لطف میکنی id خودتو واسم بزاری و یا off بزاری واسم.
مرسی

افشین شنبه 27 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:18 ق.ظ http://belderchin1020.persianblog.ir

سلام
واقعا متاثر شدم
خداوند ایشان را بیامرزد
انشاالله همه چیز به کام شما و خانواده گرامی بگذرد
موفق باشی
بدرووود

خیزران شنبه 27 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:57 ب.ظ http://kheyzaran.blogsky.com

لیلای نازنیم
سلام
بایدباورکنی که به یادت بوده ام بیشترازآنچه تصورمیکنی
شریک غمهایت هستم نمیدانم روزی نوشته ب.ودم که
آدمی عزیزترین چیزهاراازدست میدهدتاداغش دردل بماند
چه آنچه داغش دردل میماند دریادوخاطرجاودانه میشود
فکرمیکنم به هرحال لیلا بانو پدری داشته بااو زیسته ودرپی یک بیماری اوراازدست داده
با شمایلی که از پدرت ساخته ای واقعا غم دوریش دشواراست ولی اگر پدرت مثل پدرمن بهترین بابای دنیا بود ویک شب میبردندش وهرگزبه خانه نمی آمد
تو نوجوانیت راچگونه میگذراندی؟؟؟
به هرحال این مسائل قابل مقایسه نیست
با تو درغمهایت شریکم
دوستت دارم
بااحترام

دوستت دارم مرسی

امیرحسین معتقدی دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:13 ب.ظ

لیلا جان سلام،
همه چیزهایی که باید می گفتی، گفتی ولی من از روز فوت دایی، یک روز نیست که چشم راحت بر هم گذارم.
اسطوره صبر و محبت رفت. یادش بخیر...
چقدر دوستش داشتم و دارم و خواهم داشت. البته دایی با سروی جون که او هم مظهر مهربونی است معنای بیشتری داشت، باز خوب هست سروی جون را داریم...
خدا رحمت کنه دایی مارو

سلام
امیر جان
ممنون از کامنتت .
نمی دونی چقدر دیونه شدم . نمی دونی چقدر داغونم . دایی کمال شما واسم هم پدر بود هم راهنما هم دوست . خیلی بی پناه شدم .
قربانت .
لیلا

مجتبی سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:44 ب.ظ http://www.be-yade-pedar.blogfa.com

سلام لیلا خانم .
خدا رحمت کنه پدرت شما رو .

من ۳ هفتس که دیگه سایه بابا بالای سرم نیست . خیلی داغونم .

نمیدونم چی شد یه دفعه . مثل دیونه ها شدم

رستاسازگار سه‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:41 ب.ظ

لیلای عزیزم

دایی کمال خیلی ماهه.آرام باش چون همین نزدیکیهاست.مواظب مامیت و خودت باش.بوس

رستا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد