لخته خون-سکته

چهارمین نشانه سکته نیز مشخص شد: زبان

 

هیچ گاه این سه حرف را فراموش نکنید: ل ح د

 

نشانه های سکته:

جین در جشن  به زمین افتاد. اما به دوستانش که پیشنهاد کردند به اورژانس زنگ بزنند گفت حالش خوب است و فقط به خاطر اینکه به کفشهای جدیدش عادت ندارد پایش به سنگفرش گیر کرده.آنها به او کمک کردند تا بلند شده و یک بشقاب غذای دیگر برای خود بکشد.

جین با اینکه کمی هول شده بود ولی تا آخر آن بعدازظهر خود را سرگرم کرد.

همان شب همسر جین تماس گرفت و به همه اطلاع داد که جین را به بیمارستان منتقل کرده اند و وی ساعت 6 بعد ازظهر فوت کرده است. او در جشن دچار حمله شده بودو اگر اطرافیانش نشانه های حمله را تشخیص داده بودند شاید جین اکنون با ما بود.

گاهی حمله منجر به فوت افراد نمی شود اما  آنها در شرایطی بدتر از مرگ مجبور به ادامه زندگی می شوند.

خواندن این متن تنها یک دقیقه از زمان شما را خواهد گرفت...

یک متخصص اعصاب اعلام کرده است که اگر شخصی را که دچار حمله شده در 3 ساعت به بیمارستان منتقل کنند می توان عوارض ناشی از حمله  را به طور کامل از بین برد. بله به طور کامل!! وی می گوید روش شناسایی حمله  و رساندن بیمار به درمانهای پزشکی در کمتر از 3 ساعت به شناسایی علایم آن بستگی دارد:

شناسایی علایم سکته:

در برخی موارد شناسایی علایم سکته کار بسیار سختی است.

 متاسفانه نا آگاهی افراد می تواند منجر به فاجعه  ای جبران ناپذیر شود. سکته می تواند باعث مرگ یا آسیب مغزی فرد گردد و این در حالیست که اطرافیان شخص حتی متوجه علایم سکته نشده اند.

پزشکان اعلام کرده اند که اطرافیان  قربانی می توانند تنها با پرسیدن سه سوال ساده متوجه علایم سکته شوند

ل: از شخص بخواهید تا لبخند بزند.

ح: از شخص بخواهید که حرف بزند یا یک جمله ساده را به درستی ادا کند.( مثلا: امروز هوا آفتابی است)

د: از وی بخواهید هر دو دستش را بلند کند.

اگر فرد در انجام هر کدام از موارد زیر مشکل داشت ، در اسرع وقت با اورژانس تماس گرفته و علایم را برای امدادگران توضیح دهید.

 

و اما نشانه دیگری از سکته: از وی بخواهید زبان خود را بیرون بیاورد.

اگر زبان وی به راست یا چپ متمایل شده بود، بدانید که شخص دچار حمله شده است.

 

چند لحظه خودتون رو اونجا ببینید ...

داستانی از بازیهای پاراالمپیک

چند سال پیش در جریان بازی های پارالمپیک (المپیک معلولین) در شهر سیاتل آمریکا 9 نفر از شرکت کنندگان دو100متر پشت خط آغاز مسابقه قرار گرفتند.
همه این 9 نفر افرادی بودند که ما آنها را عقب مانده ذهنی و جسمی می خوانیم.
آنها با شنیدن صدای تپانچه حرکت کردند. بدیهی است که آنها هرگز قادر به دویدن با سرعت نبودند و حتی نمی توانستند به سرعت قدم بردارند بلکه هر یک به نوبه خود با تلاش فراوان می کوشید تا مسیر مسابقه را طی کرده و برنده مدال پارالمپیک شود
 ناگهان در بین راه مچ پای یکی از شرکت کنندگان پیچ خورد .
 پسرک یکی دو تا غلت روی زمین خورد و به گریه افتاد. هشت نفر دیگر صدای گریه او را شنیدند ، آنها ایستادند، سپس همه به عقب بازگشتند و به طرف او رفتند یکی از آنها که مبتلا به سندروم داون(عقب ماندگی شدید جسمی و روانی) بود، خم شد و  پسرک گریان را بوسید و گفت : این دردت رو تسکین میده .
سپس هر 9 نفر بازو در بازوی هم انداختند و خود را قدم زنان به خط پایان رساندند. در واقع همه آنها اول شدند. تمام جمعیت ورزشگاه به پا خواستند و 10 دقیقه برای آنها کف زدند.
یک شمع با روشنایی شمعی دیگر چیزی را از دست نمی دهد.


وصیت نامه جالب و زیبای حسین پناهی

قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.
بعد از مرگم، انگشتهای مرا به رایگان در اختیار اداره انگشتنگاری قرار دهید.
به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!
ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک کاری کنند.
عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب کیدا ممنوع است.
بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم.
کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!
مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.
روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست.
دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید!
کسانی که زیر تابوت مرا میگیرند، باید هم قد باشند.
شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید.
گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.
در مجلس ختم من گاز اشکآور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.
از اینکه نمیتوانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش می طلبم
به بهشت نمیروم اگر مادرم آنجا نباشد