اکنون را دریاب . آینده یکی دیگر از لحظات حال است که وقتی از راه می رسد باید در آن زندگی کنی .
بیشتر اوقات ٬ اوضاع بر وفق مراد پیش نمی رود . راه و رسم دنیا همین است٬ تا بوده همین بوده.
وین دایر
سلام پدرم
بازم پنج شنبه شده پنج شنبه ها بیشتر از همه روزا هواتو میکنم . پدری اگه این همه دور نمی رفتی هر روز میومدم پیشت . هرچند به نظر من خیلی دور نیست ولی همه مانعم میشن که بیام پیشت( هر وقت که خواستم) . البته می دونم اگه تو بودی اجازه میدادی . حالا لحظه شماری میکنم تا وقتش بشه و بیام پیشت . امروز خیلی حرفا دارم که باهات بزم . آخه میدونی یه چیزایی هست که هر چند همیشه هستی و میبنی ولی اگه من خودم بهت بگم بهتره . دارم اذیت میشم کاش نمی رفتی یا کاش ما رو با خودت می بردی . بدون تو زندگی بی معنی شده هم واسه من ٬هم واسه مامی . فکر میکنم هدفامو دارم فراموش میکنم . اما نه امروز میام بازم مثل همیشه ازت کمک میگیرم . منتظرم باش پدری .
همیشه تو خاطرمی
دخترت لیلا
نگذرد بر من شبی ٬ کز داغ روز افزون ننالم ٬
همچو ((نی)) لبریز دردم ٬ چون نسوزم ٬ چون ننالم ؟
بر من از بیداد گردون ٬ صبح شادی ٬ شام غم شد
چون کنم ؟ گر صبح و شام از گردش گردون ننالم
رهی معیری