یک ماه از فراقت می گذرد

سلام پدرم 

پدرم ٬ عزیزم  

یک ماه از فراقت میگذرد از عمر ۳۳۹ ماهه ام تنها ماهی که به این کندی سپری شد ماهی بود که مجبور به تمکین شدم تا هجرانی جان گداز را تحمل کنم . هر روز غمگین و غمگینتر به موجب  از دست دادن کسی که با از دست دادنش بیشتر شناختمش . می دانم که حال ما را می دانی . میدانم که همه تلاشت برای ماندن و ادامه زندگی برای ما بوده . آن همه سختی و مشقت که متحمل شدی همه اش برای این بود که می دانستی وقتی نباشی چه بلایی به سرمان می آید . میدانم که حال مرا میدانی . پدر یادت می آید روزی گفتی که عمر و زندگی دست خداست ؟پدر یادت می آید گفتم : وقتی نباشی زندگی بی معناست ؟ واقعاْ اینگونه شده نمی دانیم چه میکنیم . پدر میدانی هدف مامی از زندگی٬ تو و سلامتی ات بود ؟ امروز بعد ۲ ماه که از اولین پیاده روی برگشت به جای خالی ات نگاهی انداخت و گفت : آه خدای من کجاست عزیز من؟ کجاست انگیزه زندگی ام ؟ کجاست کسی که به عشق او راه می رفتم ؟ به عشق او زندگی میکردم ؟ پدر ٬ پدر ای مهربان کجایی ؟ به خدا هنوز در باورم نمی گنجد . نمی توانم باور کنم . کاش می توانستم یک بار دیگر آن خنده های زیبایت را ببینم . کاش می توانستم یک بار دیگر تا صبح بنشینم و تو را بنگرم . ای وای چه شده ؟  خدایا کمک کن .

 

۱۰ مرداد

در زندگی همه چیز ضد و نقیض است . هر چه بیشتر بخواهی مورد تایید دیگران باشی ٬ فردی می شوی که دیگران نمی خواهند تو را تایید کنند؛ هر قدر به تایید دیگران کمتر اهمیت بدهی ٬ بیشتر تایید می شوی .  

 

بزرگ ترین غفلت ٬ نشنیده گرفتن مطلبی است که از آن هیچ نمی دانی .  

 

گذشته ٬ گذشته است . آنچه را گمان می کردی بایست انجام بدهی ٬ داده ای . کارت درست یا غلط یا خوب یا بد نبوده . فقط کاری بوده که انجام داده ای . امروز را دریاب . نمی توانی امروز را به عقب برگردانی .  

 

وین دایر

۷ مرداد

به نظر می رسد هر چه بیشتر سعی کنی به زور و اجبار چیزی را در جهت منافع خودت پیش ببری ٬ کمتر از آنچه در طلب اش هستی لذت می بری .  

 

گاهی برخی بلاها پی در پی به سرت می آیند ٬ اما در این تکرار حکمتی نهفته است .   

 

 

                                              وین دایر